هالیوود بستهبندی فرهنگی را بلد است؛ ما هم باید بلد باشیم
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۴۹۲۴۴
محسن قصابیان میگوید در حقیقت قهرمان کسی است مانند شهید منصور ستاری که دنبال امنیت ملی است و برای رسیدن به نقطه مقصود، هرکاری که از دستش برآید میکند. در محدوده تعاریف و سیستمهای غلط و فرسوده نمیماند و تغییر ایجاد میکند.
قدس آنلاین: به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بدون شک جشنواره فیلم فجر امسال یک پدیده به جمع بازیگران مرد سینمای ایران اضافه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاراکتر شهید ستاری به عنوان یکی از مفاخر عرصه نظامی و هوایی کشور، شخصیتی است که در فیلم منصور رونمایی شد. ما این شهید را شاید چندان دقیق و جامع نشناسیم اما این فیلم نشان داد که دستاوردها و زحمات او چقدر بزرگ و مهم بوده است و باید او را الگوی بسیاری از جوانان این کشور که در شرایط سخت تحریم در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات برای سرافرازی ملتاند، دانست.
در گفتوگوی زیر درباره اهمیت قهرمان در سینمای کشور و جایگاه منافع ملّی ما در فیلمهای روز سینمای ایران با محسن قاصبیان گفتوگو کردیم و از او پرسیدیم که در شرایط فعلی، چقدر فیلمهای قهرمانی میتواند در فضای اجتماعی و کلان ایران عزیز ما تأثیر بگذارد. همینطور از وی پرسیدیم که برای اینکه شخصیت منصور ستاری را به کاراکتری درخشان و قهرمان تبدیل کند چه کرده است؟ اصلاً آیا ما در سینما قهرمان داریم یا به قهرمان میرسیم؟ انتظارمان از قهرمان چیست و آیا باید تغییرش بدهیم؟
* آقای قصابیان سینما به عنوان هنر هفتم و یک رسانه برای تعمیق جامعه جهت درک منافع ملی و تأمین آن چه نقشی دارد؟ آیا قهرمان در سینما این بار سنگین را بر دوش دارد؟
کوچکترین واحد اجتماعی خانواده است. اگر التهاب و مشکلات خانواده به بیرون کشیده شود, نمود دارد و دیگران درباره آن خانواده قضاوت میکنند که این خانواده، خانواده یک دستی نیست. مشکل و اختلاف در همه خانوادهها وجود دارد; اما خوشبخت خانوادهای، که میتواند بین اختلافات با نقاط مشترک فرق بگذارد. ارزیابی درست نقاط و اهداف مشترک, تصویر مناسبتری از خانواده در اطرافیان ایجاد میکند.
همین واحد کوچک را تعمیم بدهید به یک محله، منطقه، شهر تا به یک کشور برسیم. هرچقدر نقاط مشترک پررنگتر باشد، آن جامعه و کشور خوشبختتر خواهد بود و رفاه و امنیت بیشتری دارند و تعامل مناسبتری با جهان پیرامون.
یکی از مشکلات جوامع عدم درک همین نقاط مشترک و سود جمعی است. این عدم درک ناهنجاری ایجاد میکند و موجب آسیب به منافع عمومی کشور میشود. اما سؤال مهم این است که این ناهنجاریها از کجا میآید؟ به نظر من از اینجا ناشی میشود که فراموش کردیم که همگی با هم برادر و همنوعیم و غافل از آنیم که نقاط مشترک بسیار زیادی داریم. خوشبخت ملتی که این نکته را درک میکند و به این نوع دوستی و همدلی توجه میکند. طبیعی است که چنین جامعهای دورنمای بهتری از پیشرفت، رفاه و سعادت خواهد داشت.
نمایی از فیلم منصور
معتقدم که سینما به عنوان یک رسانه ارتباط جمعی میتواند در این جهت مؤثر باشد، همانطور که تئاتر و تمام هنرها میتوانند بخشی از انرژیشان را معطوف به این حقیقت کنند. این به معنای جدا شدن یک کشور و ملت از دنیا یا ناسیونالیسم افراطی و محض نیست، بلکه صرفاً به معنای شناختن وجوه مشترک است که در ادامه آدمهای یک جامعه در راستای زندگیشان بتوانند درستتر حرکت کنند. به تعبیر سادهتر مردم بدانند منافع مشترک باهم دارند و در یک چیز مهم یعنی وطن و منافع ملی باهم سهیماند.
سینمایی که مبتنی بر قهرمان است میتواند این مسیر را تا حد زیادی هموار کند. اینکه قهرمانهای سینمای ایران کم است شاید برای این باشد که ما کم کار کردیم یا شاید به گونهای عمل کردیم که دچار شعارزدگی شدیم و برای بخش زیادی از جامعه قهرمان ما باورپذیر نشده است. اگر در این راستا بتوانیم حرکت کنیم که قهرمان ما باورپذیر شود، احتمالاً شرایط بهتری در آینده دور و نزدیک خواهیم داشت. البته در این زمینه نمونههایی را در این چند سال داشتیم اما به اندازه چشمگیر نبوده است.
تلقی خودم را به عنوان بازیگر میگویم. در فیلمنامه فیلم منصور با اثری روبرو شدم که زیادهگویی نداشت و مطلبی را میگفت که زایده تخیل نویسنده و بر مبنای یک واقعیت بود و تلاش میکرد تا در واقع، شرایط زمان دهه ۱۳۶۰ را با مشکلات و مسائل خاصش ترسیم کند.
در این فیلم شخصی به نام تیمسار منصور ستاری در شرایطی بحرانی قرار میگیرد که در واقع بسیار بسیار وضعیت سختی است؛ تجهیزاتی ندارد برای اینکه آسمان این کشور را امن کند و حتی کارشکنیهایی هم ناخواسته و ناآگاهانه صورت میگیرد. او در این شرایط راه درست را در پیش میگیرد برای اینکه این مشکل را حل کند. میگوید که اگر هواپیما نداریم، بسازیم. شاید اولش شوخی و خنده باشد اما بعد همهچیز جدی میشود.
به نظرم این اشتباه است که به دنبال قهرمان باشیم بلکه باید به دنبال رفع مشکل باشیم. وقتی آدمی در مسیر درست برای حل مشکل حرکت میکند آن وقت است که نام قهرمان برایش گذاشته میشود. در حقیقت قهرمان کسی است مانند شهید منصور ستاری که دنبال امنیت ملی است و برای رسیدن به نقطه مقصود، هرکاری که از دستش برآید میکند. در محدوده تعاریف و سیستمهای غلط و فرسوده نمی ماند و تغییر ایجاد میکند. او به کنش قهرمانی فکر نمیکند بلکه سعی میکند مفید باشد و این تاریخ است که در مورد او قضاوت خواهد کرد و آیندگان نام قهرمان بر او میگذارند. در حقیقت منصور ستاری با تلاشی که میکند تبدیل به قهرمان میشود و قهرمانی نتیجه کار او است. ما باید قهرمان را در فیلمهایمان بسازیم نه اینکه از همان اول یکباره از قهرمان رونمایی کنیم.
نمایی از فیلم منصور
مگر در گذشتههای دور و نزدیک این قضاوت صورت نگرفته است؟ آدمهایی هستند که از آنها نام میبریم که در مقطعی چند ساله جریانی را به وجود آوردند که حالا در ذهن ما حتی نمودی اسطورهای دارند.
اینکه آماده قهرمان هستیم یا نه؟ بحث درستی نیست به نظرم مردم نباید منتظر قهرمان باشند. بلکه زمانی که همه به وظایف خود به درستی عمل کنند، یک نفر از این میان چون بازوهای اجرایی قویتری دارد شاخصتر خواهد شد. بعداً هم قضاوت خواهد شد که چه تغییرات شگرفی را به وجود آورده است. خوشبخت مردمی که قهرمانشان, قهرمان همه مردم باشد. باران وقتی میبارد همهجا میبارد.
البته معتقدم تمام مشکلات ما با آثار قهرمانی حل نمیشود و سینما هم نمیتواند فقط کارهای قهرمانی باشد. سینما یک کثرت وسیع است که تنوع ژانرها باید در آن موجود باشند. ما اگر این کثرت را بگیریم تک بعدی عمل کردهایم که آن هم اشتباه است. ما باید همهنوع کاری داشته باشیم؛ در شرایطی هستیم که کرونا و تحریم اقتصادی و ... مردم را مانند بدنه سینما نحیف کرده است. از مجموع فیلمهای تولیدی امسال، تعدادی کار بیرون آمده است که سازندگان آن با چنگ و دندان فیلمشان را به پایان رساندهاند و حالا ما داریم درباره این آثار قضاوت میکنیم.
آیا این همه سینمای ما است؟ ما به همه نوع ژانری نیاز داریم کودک و بدنه و هنری و... همهنوع کار باید باشد. نمیشود گفت حالا که مشکل مشخصی موجود است همه بیایند درباره آن فیلم بسازند. این خطایی است که در کار هنری با آن روبرو میشویم و همهچیز را به یک سمت سوق میدهیم و از جهات دیگر غافل میشویم. نوجوان ما به یک چیز نیاز دارد و میانسال ما به چیز دیگر.
* یک مشکلی که در این سالها که اینترنت و دانلود فیلمهای هالیوود به میان آمده است، این است که زرق و برق فیلمهای آمریکایی به حدی جوانان ما را گرفته که منجر به ربودن مخاطبین سینمای ما شده است. البته تکراری شدن فیلمهای ما و فضای تلخشان نیز در این ریزش مخاطب سهیم است.
ماجرای هالیوود و تأثیرگذاری آن مال این سالهای اخیر نیست. هالیوود یک دستگاه بزرگ فیلمسازی است که سیطره بزرگی در دنیا دارد. آمریکاییها چیزی به نام همبرگر دارند که مال خودشان هم نیست اما آنها گسترشش دادند و همه دنیا آن را میخورند. در کشور ما به یک شکل گوشت خورده میشود و در چین به شکل دیگر. شاید من غذای چینیها را دوست نداشته باشم ولی همبرگر را همه میخورند؛ بهترین و مفیدترین خوراکی نیست, اما همه میخورند. پس آمریکاییها بلدند چگونه گوشت را بستهبندی کنند که همه بخورند؛ خوب یا بد، آمریکا بلد است فرهنگش را گسترش دهد اما من هم باید بلد بشوم. مسئله ایران هم تنها نیست؛ تمام کشورهای دنیا هم نتوانستهاند در مقابل سینمای آمریکا و هالیوود مقاومت کنند و رقیب قدری باشند. باید چه کار کرد؟
پوستر فیلم منصور
مسئله این است که ما سینمای خودمان را در اندازه خودمان داریم و صاحب سینماییم و نگاه داریم. اما باید این مسیر هم در جهت مسیر سینمای بدنه و رایج ما و هم در مسیر منافع ملّی، درست حرکت کند. فعلاً تا حدی یک طرفه شده است. هم سینمای بدنه که دوستان تلاش میکنند در این مسیر حرکت کنند و فیلم بسازند و هم در مسیر سینمای خاص، در واقع سینما باید مسیرش را درست برود و مخاطب خودش را داشته باشد.
بخش ملی و قهرمانی هم نباید مغفول بماند. البته الان ژانرهای دیگری هم آمده است و متفاوت شدهاند. البته فیلمهایی که نگاه تلخ و حاشیهنشینی دارند کمی زیاد شدهاند اما آنها همه فیلمهای سینمای ایران نیستند. بهتر است بگوییم نگاه یأسآلود در سینمای ایران باید کمتر باشد و شکل دیگری را به خود بگیرد. یعنی این نگاه یأسآلود در کارهایی میتواند کمتر باشد و معضلات را از جنبه دیگری ببیند و یا روزنه دیگری در سینمای کشور ایجاد شود.
* برای بازی در نقش شهید ستاری و تبدیل شخصیتی که در ابتدای فیلم میبینیم آسیب خورده و مهجور شده است به آن منصور ستاری که در انتهای فیلم میبینیم که مایه غرور میشود و در سینما برایش دست میزنند، چه تمهیدی اندیشیدید؟ چقدر مبتنی بر فیلمنامه و کارگردان بود و چقدر مبتنی بر بازی شما؟
وقتی نقشی را بازی میکنم که خیلی کم پیش میآید قبول کنم، در هر اندازهای که باشد تمام کارهایم را تعطیل میکنم و هیچ کار دیگری نمیکنم و تمرینات را شروع میکنم. در این نقش یعنی تیمسار ستاری، نگاه و خواست کارگردان و من این بود که تلاش کنم تا در ۲ ماه مانده به فیلمبرداری، از نظر جسمی و روحی به تصویر تیمسار در فیلمنامه نزدیک شوم. تلاش کردم تا به عنوان یک ارتشی نظم را در زندگی برقرار کنم که به عنوان مثال ساعت ۱۰ شب بخوابم و ساعت ۵ صبح بیدار شوم.
بعد از این تازه بازیگر به روحیات و خط قرمزهای اصلی و چارچوب میرسد که آنها را از بافت فیلمنامه بهدست میآورد. روایت کارگردان هم مزید بر علت است. البته در مورد فیلم منصور خصوصاً در ۱۰ روز اول حضور کیومرث مرادی به عنوان بازیگردان کمک حال و مؤثر بود. در نهایت بخشهایی را خودم انجام دادم و بخشی را دیگران کمک کردند تا در مسیر درست عمل کنم. مجموع اینها برای من تیمسار ستاری را میسازد.
تلاش من این بود به گونهای عمل کنم که متناسب با خصوصیات موجود در فیلمنامه, وجوه شهید ستاری را در بازی خودم درآورم. آنقدر که بعد از مدتی دیگر سبک زندگی من با محسن قصابیانی که بودم تفاوت پیدا میکند. البته طبیعی است که این روال زمان زیادی را میبرد؛ حتی ممکن است بازیگر در روزهای اول دچار مشکل بشود چون هنوز رفتارها غریزی نشده است.
نمایی از فیلم منصور
من باید تا حدی این مفاهیم را درک بکنم که بتوانم جسمانیت خود جدیدم را درک کنم تا کسی فکر نکند من متفاوت شدم. بلکه بگویند اتفاقاً همین شکلی و همینجوری است. از لهجه بگیرید تا وجوه رفتاری و خلقیات درونی.
مسئله بعدی روندی است که فیلمنامه به ما دیکته میکند که شروعش کمی خامی و بلاتکلیفی در شخصیت شهید ستاری دارد که کمی در رفتارش لنگی و کاستی موجود است مانند رفتارش در آرامستان. اما از جایی تصمیم میگیرد که تغییر کند و در مسیر تغییر حرکت کند. اما یک بخش سخت کار این است که یک سکانس امروز گرفته میشود و سکانس بعدی، ماه بعد. چگونه اینها یکدست شوند که در فیلم معلوم نشود که با فاصله هستند؟ اینها نکاتی است که به آن فکر کردیم و بازوهای اجرایی را به کار گرفتیم. زیرا بازیگر به تنهایی نمیتواند همه کاری کند بلکه نیازمند کارگردان و فیلمنامه خوب و تمام عوامل درجه یک است. همه اینها نیاز است که یک فیلم را به وجود آورد که از طریق بازیگر نمود دارد.
* به نظر میرسد که شاید خود هنرمندان بتوانند با اراده جمعیشان فضای سینما را کمی از این فضای یأسآلود درآورند و به سمت قهرمانی و نقاط روشن سوق دهند؛ نظر شما چیست؟
بازیگر در واقع قدم اول ایجاد ساخت کار نیست. بله، البته بازیگرانی را سراغ داریم که خودشان پیشنهاد سوژه دادند و منجر به تولید فیلم شدند. چیزی است که هم در جهان و هم در ایران وجود دارد اما همیشگی نیست. بازیگر انتخابکننده است البته در حیطه انتخاب میتواند انتخابهایش را متفاوت کند اما واقعیت این است که فیلمنامه و کارگردانی نیاز است که با انتخابش در حیطه محتوا و سوژه بتواند کار خاصی را تولید کند.
به عنوان مثال فیلمنامهای را ۲ سال قبل میخواستم کار کنم و سرمایهگذار هم برای آن پیدا شد، اما زمانی که کار آماده ساختن شد با بیماری کرونا روبرو شدیم و دیدم که نیازهای جامعه تغییر کرده است و برای همین ساخت فیلم را متوقف کردم چرا که دیگر جوابگو نبود. برای همین در بازنویسی، کرونا را در آن دخیل کردم الان هم از آن زمان فاصله افتاده و شرایط اقتصادی باعث شده است که سرمایهگذارها هم کنار بروند. اما همین الان هم اگر سرمایهگذارها جمع شوند و کار کنم باز به بازنویسی نیاز دارد. زیرا نمیتوان فارغ از زمانه خودمان فیلم بسازیم. آنچه که بازیگر انجام میدهد انتخاب است. درست مانند انتخابی که برای باقی کارهای زندگی انجام میدهیم. این انتخابها از ارزشهایی است که در زندگی ما حاکم است و از چارچوب شخصیت ما ناشی میشود.
باید این امید را داشته باشیم که نویسندههای خوبی در این مسیر باشند و قهرمانهایی را از تاریخ معاصر و باستانی با نگاهی امروزی طراحی کنند.
برای همین باید گفت که مبنا فیلمنامه است. همه ما انتخابهای زیادی داریم, فقط اگر کمی صبور باشیم. من سال قبل نقش تیمسار ستاری را انتخاب کردم اما ترس این را داشتم که چقدر میتوانیم درست عمل کنیم و دیگران هم البته این نگرانی را داشتند. چرا اصلاً سازندگان سراغ بازیگران تئاتر که نمود تصویری کمتری داشتند رفتند؟ آیا بحث مالی مطرح بود؟ خیر بلکه این نگاه در فیلم وجود داشت؛ در روایت و خواست کارگردان بود. در واقع میخواستند که آدمهای قصه تا حد امکان شبیه مردم عادی ملموس و باورپذیر باشند. حالا نیز در مجموع از نتیجه خوشایند و راضی هستم که این اتفاق افتاده است. ممکن است این ماجرا تکرار شود و شاید هم تمام شود بستگی به شرایط دارد.
* هر بازیگری دوست دارد که در زندگی هنری و حرفهای خود یکبار نقش یک شخصیت بزرگ تاریخی و ملی را بازی کند. شما چطور؛ چه فضا و موضوعی را دوست دارید؟
بیشتر تاریخ گذشته را دوست دارم؛ شخصیتهای تأثیرگذار ما یکی دو تا نیستند که در طول تاریخ کم یا زیاد به نفع منافع ملّی کار کردند و در حد خودشان قابل تقدیرند. البته نه فقط تاریخی بلکه شاید اسطورهای و باستانی. در هر حال فکر میکنم هر بازیگری دوست دارد که قهرمانی را عینیت ببخشد.
* چقدر فیلم منصور میتواند در ایجاد خودباوری ملّی برای مردم و مسئولین نقش آفرین باشد؟ بازخوردهای مردم نسبت به فیلم چطور بود؟
درصد اینکه چقدر فیلم منصور میتواند خودباوری را در میان مردم و نظام قدرت ببخشد را نمیتوان تشخیص داد. بلکه باید امیدوار به آن بود. اصلاً اگر به سراغ این سوژهها میرویم و بازی میکنیم نگاه این است که این تأثیرگذاری را داشته باشد و برای روزهای بهتر و همراهی بیشتر و همیت بیشتر این اتفاق بیفتد.
فقط میتوانم بگویم که در حضورهای مردمی جشنواره، بازخورد خوب میدیدم و مردم هم کف و دست و سوت میزدند و احساس غرور داشتم که ما هم میتوانیم شرایط را تغییر دهیم. چرا احساس میکنیم که همیشه مرغ همسایه غاز است؟ بگردیم ببینیم مشکل کجا است که در مقاطعی نتوانستیم همراهی را بیشتر کنیم؛ آن را پیدا کنیم. تحریم و مشکلات اقتصادی آدمها را خسته میکند. ما باید حس مردم را کمی بهتر کنیم و باید راه حلی پیدا شود تا در سختی آدمها امید داشته باشند و بجنگند. نگاه ما به دهه ۶۰ چگونه است؟ به نظرم از آن دور شدیم اما جاهایی احساس غرور میکنیم و میگوییم لحظه سخت را گذراندیم و باید این غرور را برگردانیم.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شهید منصور ستاری محسن قصابیان فیلم منصور سینمای ایران منصور ستاری فیلم منصور شهید ستاری نقاط مشترک منافع مل آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۴۹۲۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارسال ۱۱۰ ایده به رویداد ملی «طراحی، بستهبندی صنایع خلّاق، محصولات خانگی و صنایعدستی»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، اختتامیه رویداد ملی «طراحی، بستهبندی صنایع خلّاق، محصولات خانگی و صنایعدستی» در رفسنجان برگزار و سه ایده برتر و یک ایده خلّاقانه شناخته و معرفی شد.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان در این آیین اظهار کرد: رویداد ملی طراحی و بسته بندی صنایع خلّاق محصولات خانگی و صنایع دستی شهریورماه سال قبل آغاز به کار کرد و در دیماه ضمن رونمایی از پوستر فراخوان ارسال ایدههای بستهبندی هم منتشر و از سراسر کشور از جمله تهران، یزد، کرمان دیگر نقاط ۱۱۰ ایده ارسال شد.
رضا قدیری اناری با اشاره به اینکه نخستین رویداد ملی طراحی و بستهبندی صنایع خلّاق محصولات خانگی و صنایع دستی با مشارکت انجمن علوم و فناوری بستهبندی ایران، فرمانداری رفسنجان، سپاه، مجتمع مس سرچشمه، مرکز نوآوری شهید ستاری و شرکت همگامان مس برگزار شد، افزود: نیمی از ایدهها برای داوری انتخاب شد.
وی خاطرنشان کرد: نگاه به حل مسئله؛ دغدغه مقام معظم رهبری بوده؛ از این رو یکی از چالشهای کشور نبود بستهبندی شکیل و مناسب برای محصولات و تولید در حوزه کشاورزی و صنایعدستی بود که دانشگاه باید در حل مسائل کمک میکرد.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان بیان کرد: در این رویداد ملی بستهبندی، دانشگاه خود را با مشارکت ارگانها نشان داده و وحدت بین دانشگاه و سازمانهای شهرستان بهخصوص فرمانداری قابل تقدیر است.
قدیری اناری گفت: نگاه ما به رفع مشکلات منطقه باز است و چنانچه ارگانها مشکلی در هر زمینهای داشته باشند به دانشگاه رجوع کنند تا با استفاده از روشهای علمی راهحلهای مناسبی پیدا شود.
فرماندار رفسنجان هم در آیین اختتامیه رویداد ملی «طراحی، بستهبندی صنایع خلّاق، محصولات خانگی و صنایعدستی» در محل سالن فرهیختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان با اشاره به اینکه بستهبندی محصولات صادراتی کشاورزی مانند پسته، گیاهان دارویی، زعفران و سایر محصولات ارزشمند ضعیف است و باید به صورت شکیل بستهبندی و در بازارهای داخلی و خارجی عرضه شوند، گفت: میتوان تنوع ایجاد کرد تا زمینه صادرات آنها بیش از پیش به کشورهای خارجی مهیا شود.
حسین رضایی با بیان اینکه رویداد ملی طراحی و بستهبندی صنایع خلّاق محصولات با کمک دانشگاه و روشهای علمی این نهاد در راستای برطرف کردن معضل نبود بستهبندی برگزار شد، بیان کرد: با ارتباطگیری صنعت با دانشگاه توفیقات خوبی حاصل میشود، بنابراین باید تغییر نگرشی در دستگاهها ایجاد شود و برای رفع مسائل مانند آسیبهای اجتماعی و سایر مسائل محل رجوع به دانشگاه باشد.
وی خاطرنشان کرد: طرح آمایش سرزمینی توسط دانشکده اقتصاد دانشگاه ولیعصر رفسنجان در حال تدوین است و باید در سایر مسائل منطقه به دانشگاهها رجوع کرد تا روشهای علمی متناسب با رفع مسائل داشته باشیم.
۱۱۰ ایده به دبیرخانه رویداد ملی طراحی و بستهبندی مشاغل خانگی و صنایع بستهبندی رسید
معاون علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان هم بیان کرد: اهمیت موضوع بستهبندی مهم است، استراتژی تمایز در بستهبندی، مهمترین فاکتوری است که منجر به تمایز محصولات میشود؛ بنابراین تنوع در بستهبندی محصولات کشاورزی و خانگی امری مهم است.
سیدمحمدرضا حسینی افزود: از ۱۱۰ ایده ارسالی به دبیرخانه رویداد ملی طراحی و بستهبندی صنایع خلّاق محصولات خانگی و صنایع دستی ۴۷ ایده به مرحله داوری رسید.
وی تشریح کرد: سه دوره آموزشی عمومی را در فروردین و اوایل اردیبهشت برای صاحبان این ایدهها داشتیم؛ همچنین دو دوره تخصصی هم در تاریخ دوم و پنجم اردیبهشت برگزار شد.
معاون علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان خاطرنشان کرد: در نهایت ۱۰ داور پس از برگزاری این دورهها، به صورت حضوری و مجازی از بین ایدهها، سه طرح برتر و یک طرح هم بهعنوان خلّاقانهترین ایدهها معرفی کردند.
حسینی تشریح کرد: امیدواریم طرحهای برتر مورد حمایت شرکت همگامان مس قرار گیرند تا با این اتفاق ایدهها مورد حمایت و به مرحله تجاریسازی برسند.
رئیس هیئت علمی انجمن علوم و فناوری بستهبندی ایران هم اظهار کرد: این انجمن در حوزههای آموزشی، مشاوره و پژوهشی در حال فعالیت است.
مصطفی امامی افزود: در بحث آموزشی هم کارگاههای جمعی و انفرادی به صورت حضوری و نیز غیرحضوری با عناوین آشنایی مقدماتی بستهبندی، مواد بستهبندی، ماشینآلات مؤثر در فرآیند بستهبندی و در زمینههای موادغذایی، پوشاک، دارویی و ... برگزار میشود.
وی بیان کرد: این انجمن تنها مرجع رسمی علمی است که زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در کشور است.
رئیس هیئت علمی انجمن علوم و فناوری بستهبندی ایران با اشاره به اینکه رشته بستهبندی در دانشگاههای کشور تدریس نمیشود، خاطرنشان کرد: امیدواریم با برگزاری نخستین رویداد ملی طراحی و بستهبندی مشاغل خانگی و صنایع بستهبندی در رفسنجان کمکی به مجموعه آموزشی کشور در راستای برقراری و تدریس رشته بستهبندی در دانشگاهها باشد و زیرساخت آن مهیا شود.
معاون گردشگری ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان هم در این آیین ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این رویداد ملی و مهم ملی در رفسنجان که در طراحی و بستهبندی مشاغل خانگی و صنایع بستهبندی پیشقدم بوده است، ادامه داد: بخش مهم تولیدات، تجاریسازی آنهاست و این تجاریسازی هم شامل بازاریابی، بازارسازی، برندسازی و بستهبندی است.
اعظم علیخانی همچنین پیام مریم جلالی معاون وزیر میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را قرائت کرد.
انتهای پیام/