قهرمانی از جنس مردم
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۰۹۴۵۵
فیلم «منصور» ساخته سیاوش سرمدی از تولیدات سازمان رسانهای اوج است که همدوش با «ایستاده در غبار» از جدیترین پروژههای این سازمان در روایتی از قهرمانان هشت سال دفاع مقدس به حساب میآید. «منصور» برشی از زندگی سرلشکر شهید منصور ستاری، فرمانده نهاجا را روایت میکند که سال گذشته در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال مخاطبان و منتقدان روبهرو شد و اکران خود را از هفته گذشته در سینماها آغاز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای قصابیان نقشآفرینی شخصیتهایی که ما به ازای بیرونی دارند معمولاً برای بازیگران نگرانکننده است، اما اغلب مشتاقند چنین نقشی را تجربه کنند. شما کارنامه بلندبالایی در کارگردانی و بازیگری تئاتر دارید آیا این نگرانی شامل حال شما هم شد؟
برای هر نقشی این نگرانی وجود دارد! نه فقط برای این فیلم بلکه برای هر کار جدیدی این حس سراغ بازیگر میآید و به اصطلاح میگوییم بازیگر هر بار که روی صحنه میرود تپش قلب دارد اما همان چند ثانیه اول است و برطرف میشود. زمانی هم که نقش شهید ستاری به من پیشنهاد شد کمی مکث کردم؛ در واقع هر بار که میخواهم کار جدیدی انجام دهم این نگرانی را دارم که اصلاً میتوانم آن را انجام دهم و بعد که تمام میشود و از آن فاصله میگیرم به خودم میگویم چطور توانستم انجامش بدهم! بازیگری کشف و شهودی دارد که شاید خودمان هم متوجه نشویم بخشی از آن چطور اتفاق میافتد ولی میشود!
همان طور که گفتم شاید این حساسیت روی شخصیتهای تاریخی بیشتر است.
بله! به خصوص اگر تاریخ معاصر باشد که هم تصاویرشان وجود دارد و هم ممکن است افرادی در قید حیات باشند که با آن شخصیت تاریخی برخورد داشتهاند و کاملاً روحیاتش را میشناسند و طبیعتاً این کار را سختتر و حساسیتها را هم بیشتر میکند. اما بحث بر سر این است که ما در حال ساختن یک مابهازا هستیم که در هر حال خودِ آن شخصیت نمیشود، زیرا اصلاً فرصت آن نیست که در دو ساعت زیر و بم ویژگیهای شخصیتی با آن گستردگی بروز و ظهور کند. این مسئله شامل شخصیتهای تاریخی هم میشود و طبیعتاً تمرکز فیلمنامهنویس و کارگردان روی بخشهای خاصی است و بازیگر هم سعی میکند در یک محدوده خاص ماجرا را پیش ببرد که برای مخاطب جذاب باشد و آن را دنبال کند.
معمولاً در سینما و تلویزیون کمکار هستید، چه چیزی شما را جذب نقش منصور کرد؟
اول از همه سادگی فیلمنامه که سعی نکرده بود غلوآمیز و شعاری با تیمسار برخورد کند، توجهم را جلب کرد و احساس کردم نگاهی انسانی دارد. نمیدانم چقدر توانستم آن را بازی کنم و منتقدان و تماشاگران باید دربارهاش بگویند اما نگاه کارگردان هم این حس انسانی را داشت که برایم بسیار جذاب بود. علاوه بر این شخصیت تیمسار ستاری خیلی خاص بود، وقتی به این فکر میکنید که یک فرد چقدر میتواند برای جامعهاش مفید باشد و کارهای مثبت انجام دهد. گاهی اوقات این مسئله در برخی از افراد شگفتانگیز است که چطور توانستند این کارهای بزرگ را به سرانجام برسانند و دقیقاً شهید ستاری جزو همین افراد است.
خودتان چه شناختی از شهید ستاری داشتید؛ آیا برای احاطه روی زوایای این شخصیت تحقیقی انجام دادید یا با خانواده ایشان مشورت هم کردید؟
دو مرتبه جناب سورنا ستاری را در روزهای فیلمبرداری دیدم و منابع جمعآوری شده کارگردان را خواندم. خودم هم کمی تحقیقات میدانی داشتم و به روستای ولیآباد که در حال حاضر شهر شده رفتم و سعی کردم بستگان ایشان را پیدا کنم و با اهالی آنجا صحبت کنم. تصاویر باقی مانده از تیمسار را دیدم و سعی کردم رفتار، منش و روحیات ایشان را بهتر بشناسم اما از یک جایی به بعد با کارگردان تصمیم گرفتیم که از هم جدا شویم و ببینم که خودم چه چیزی به نقش اضافه میکنم.
شما خودتان هم کارگردان هستید و طبیعتاً سخت است تحت نظر و نگاه یک کارگردان دیگر باشید. کار با آقای سرمدی به عنوان یک فیلماولی چطور تجربهای بود؛ اینکه یک کارگردان بخواهد پیرو نگاه یک کارگردان دیگر باشد برایتان سخت نبود؟
سخت که بود! (میخندد). اتفاقاً این روزها هم مشغول بازی در سریال «اپیدمی» هستم که کارگردان جوانی دارد اما با یکدیگر به تعامل رسیدهایم. من یاد گرفتهام بازیگری یعنی سپردن! یا شما قبول نمیکنید با یک کارگردان کار کنید یا اگر پذیرفتید خودتان را به او میسپارید. من عادت ندارم وقتی بازی میکنم مانیتور را ببینم. چشم من به فیلمبردار و کارگردان است و سعی میکنم از نگاه آنها متوجه شوم. اصلاً بازیگری یعنی همین که تو بفهمی دیگری چه میخواهد تا بتوانی همانی که او میخواهد را به درستی انجام دهی؛ این بخش سخت بازیگری است. به همین دلیل تا حد امکان بین این دو(بازیگری و کارگردانی) تفکیک قائل میشوم.
بازخوردها نسبت به «منصور» در جشنواره سی و نهم فجر بسیار خوب بود و خیلیها معتقد بودند شما باید یکی از کاندیداهای سیمرغ بهترین بازیگری باشید.
واقعیت این است که جایزه بردن بسیار خوب است و سبب میشود بازیگر انرژی بیشتری برای کار بگیرد اما فکر میکنم در ۵۲ سالگی و پس از نزدیک به ۳۳ سال کار، جایزه برای من انگیزه ادامه مسیر نیست؛ خواه ناخواه تا آخر عمر این راه را ادامه میدهم، پس جایزه چندان مهم نیست، از طرفی دیگر جشنواره محفلی است که افراد دور هم جمع میشوند که تولیدات سینمایی را ببینند و در واقع جشنی است که تعدادی هم برای تشویق منتخب میشوند و در نتیجه همه چیز نیست! ضمن اینکه کسانی هم که در آن دوره جشنواره جایزه گرفتند محق بودند.
حضور شما در منصور بسیار پررنگ است و این نشأت گرفته از خاصیت قهرمانمحور بودن فیلم است. اتفاقی که هم خوب است و هم میتواند برای بازیگر چالشبرانگیز باشد؛ این موضوع نگرانتان نمیکرد حس یا راکوردهای صحنه از دستتان در برود؟
اتفاقاً به شدت نگرانکننده است! من معتقدم فیلمنامهای که حضور بازیگر در آن بالای ۹۵درصد است به شدت موجب وحشتش میشود زیرا اگر بازیگر خطایی کند بسیار به چشم میآید و تداوم حس، راکوردها و اینکه یکدستی نقش به هم بخورد بسیار خطرناک است. البته خود بازیگر، کارگردان، فیلمبردار و بازیگردان به حفظ این حس کمک میکنند. حضور کیومرث مرادی به عنوان بازیگردان به خصوص در ابتدای کار بسیار مثبت بود زیرا در روزهای اول بازیگر در حال پیدا کردن نقش است و سکانسهایی هم که گرفته میشود در کلیت فیلم پخش میشود اما اصولاً کارهای بیوگرافی این شرایط را دارند که شخصیت اصلی خیلی حضور دارد و این کار را سخت میکند و برای من هم بسیار سخت و یک دغدغه جدی بود. واقعیت این است که من نگاهها را پس از برداشت پلانها رصد میکردم تا مطمئن شوم راه را درست میروم تا جایی که میتوان گفت تقریباً به یک تسلط نسبی میرسم و قدمها را مطمئنتر برمیدارم.
دو وجهه شخصیتی شهید ستاری که میتوان آن را قاطعیت در عین مهربانی و رئوفی تعریف کرد در بازی شما بسیار مشهود است. چطور به تلفیق و ترکیب این حس دست پیدا کردید؛ در واقع بازی شما از تکنیک میآید یا مبتنی بر حس است؟
من به تکنیک قائل نیستم. تکنیک باید آن قدر تکرار شود و در بازیگر نشست کند که تبدیل به غریزه شود؛ درست مانند رانندگی که اوایل پشت فرمان نشستن مشخص است که چه میکنیم اما پس از مدتی جزئی از غرایز میشود و ناخودآگاه رانندگی میکنیم. اگر بازیگر میخواهد تکنیک خرج کند باید به آن سمت برود و تلاش من در این جهت است که اگر تکنیکی هم وجود دارد عین زندگی باشد.
سکانسهای دیدار شهید ستاری با مرحوم هاشمی رفسنجانی ظاهراً به درخواست خانواده هاشمی از فیلم حذف شده است. نظرتان در اینباره چیست؟
سعی میکنم از دید اتابک نادری به این موضوع نگاه کنم. کارگردان و بازیگری پیشکسوت که روزی پنج ساعت گریم شده و حالا میخواهد نتیجه زحمتش را ببیند و بعد این سکانسها حذف میشود. نمیدانم اگر جای اتابک بودم واکنشم به این اتفاق چه بود. اتابک با بزرگواری تمام در فضای مجازی یک مطلب گذاشت و برای گروه آرزوی موفقیت کرد اما میدانیم که سخت است و فکر میکنم چرا باید چنین اتفاقی بیفتد! اما ممکن است این اتفاق به ریتم فیلم هم کمک کند ولی من همچنان نگاهم این است که سهم این بازیگر کجا قرار دارد؟
پیشنهادهای سینمایی و تلویزیونی پس از منصور بیشتر شد؟
من قبلاً بازی نمیکردم و از سالهای ۸۰-۷۹ به سمت کارگردانی و تهیهکنندگی رفتم و دوستان هم زیاد پیشنهاد نمیدادند و من هم هر چه فیلمنامه به دستم میرسید رد میکردم چون آنچه میخواستم نبودند اما «منصور» دوباره موجب شد این اتفاق بیفتد و تابستان امسال سه سریال به من پیشنهاد شد که یکی از آنها را انتخاب کردم و اکنون مشغول هستم. چند فیلم سینمایی هم در یکی دو ماه اخیر پیشنهاد شده و به توافق نرسیدیم. البته خیلی برایم مهم نیست زیاد بازی کنم و ترجیح میدهم در این سن و سال آن اتفاق خوب بیفتد و آن هم احساس رضایت پس از پخش کار است و امیدوارم بتوانم این حس و حال را نگه دارم.
فیلمهایی که با محوریت شخصیتهای مؤثر تاریخی ساخته شدهاند انگشتشمارند و «منصور» یکی از بهترینهای آنهاست. به نظر شما تجربههای موفقی مانند این فیلم چقدر میتواند این اشتیاق را در فیلمسازان به وجود بیاورد که سراغ ساخت فیلمهای قهرمانمحور بروند؟
امیدوارم این طور باشد و منصور سبب تحقق این جریان شود. معتقدم هر چقدر شخصیتها را انسانیتر و زمینیتر کنیم این امکان بیشتر محقق میشود. بالاخره آدمها باید خطا داشته باشند و زندگی کنند آن وقت مخاطب هم آنها را بیشتر دوست دارد و با این شخصیتها همراه میشود و امیدوارم این روند به این صورت جلو برود در غیر این صورت فیلم شعاری میشود و همذاتپنداری لازم بین مخاطب با شخصیتها پیش نمیآید و عملاً کل پروژه به نتیجه مطلوب نمیرسد. فیلم باید مخاطب را با خودش همراه کند؛ امیدوارم منصور این مسیر را دنبال کرده باشد و بتواند با مخاطب صمیمی برخورد کند و از این کارها بیشتر ساخته شود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: فیلم سینمایی منصور محسن قصابیان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۰۹۴۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقاپور: «دیجی» تیم ملی فوتسال هستم!/ با درد بازی کردم
بازیکن شماره ۱۰ تیم ملی فوتسال از انرژی بالایی صحبت کرد که به همتیمیهای خودش در جام ملتهای آسیا داد و گفت که در این رقابتها با درد و مصدومیت به میدان رفت. - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جام ملتهای فوتسال آسیا 2024 در شرایطی سپری شد که تیم ملی ایران برای سیزدهمین بار توانست جام قهرمانی رقابتها را بالای سر ببرد.
یکی از ستارههای نسل جدید فوتسال که از سال 1401 با ورود وحید شمسایی به یکی از ستارههای تیم ملی تبدیل شد و بهترین بازیکن جوان جام ملتهای آسیا 2022 لقب گرفت، سالار آقاپور بود، بازیکنی که در سال 1402 تجربه بازی در قهرمان اروپا را نیز چشید و در رقابتهای امسال، شماره 10 تیم ملی را بر تن کرد، پیراهنی که پیشتر بر تن بزرگانی چون محمدرضا حیدریان بوده است.
سنگ سفیدی: همه میخواستند تیم ملی فوتسال قهرمان آسیا نشودبا ستاره جوان و پُرانرژی تیم ملی فوتسال که رفته رفته به یکی از باتجربههای تیم وحید شمسایی تبدیل میشود، گفتوگویی درباره قهرمان دوباره ایران در آسیا، مصدومیتی که در آستانه رقابتها با آن دست و پنجه نرم میکرد، قهرمانی مایورکا پالما در لیگ قهرمانان فوتسال اروپا و تصمیمات کنفدراسیون فوتبال آسیا در قبال فوتسال داشتیم که به شرح زیر است:
** با استرس به تایلند رسیدیم
** با تیمهای بزرگ بازی نمیکنیم و انتظار دارند همه را شکست بدهیم
** «دیجی» تیم هستم!
** کویت جام ملتها را بهتر برگزار کرد
** برای پیراهن شماره 10 از طیبی اجازه گرفتم
** با درد و دارو برای تیم ملی بازی میکردم
** برگزاری کافا به سایر تیمهای کافا کمک میکند!
** حالا که حرف از پاداش زدند، باید در شأن فوتسال ایران پاداش بدهند
** مدال طلای قهرمانی اروپا را به من هم میدهند
** افزایش 20 درصدی قراردادها از پاداش قهرمانی بیشتر است!
** هر 3 ماه به ایران برمیگشتم و هزار نفر اذیتمان میکردند
** باشگاههای اسپانیایی برای جذب بازیکنان ایرانی از خدمت سربازی سؤال میکند!
** برگزاری 4 ساله جام ملتهای آسیا به ضرر ایران است
* جام قهرمانی مسابقات جام ملتهای فوتسال آسیا با یک دوره تأخیر به ایران بازگشت. تیم ملی فعلی چه تفاوتی با تیم سال 2022 داشت؟
در دوره گذشته هم خیلی خوب بودیم. در این دوره نیز عملکرد خوبی داشتیم و به حقمان رسیدیم. با توجه به اینکه جام ملتهای امسال تعیینکننده سهمیههای آسیا در جام جهانی بود، این مسابقات سختی بیشتری داشت و دیدیم فوتسال آسیا پیشرفت زیادی کرده است. با این حال تیمی بالاتر از ایران در آسیا نیست و فقط ژاپن، ازبکستان یا تایلند میتوانند جلوی ما بایستند. مردم بابت این قهرمانی از ته دل خوشحال شدند که برای من خیلی ارزشمند بود.
* بسیاری از کارشناسان معتقد بودند تیم ملی با وجود قهرمانی مجدد، نتوانست اقتدار همیشگی را در جام ملتها داشته باشد که شاید عمدتاً بهخاطر قهرمانیهای قاطعانه ایران در دورههای گذشته بوده است.
به نظر کارشناسان احترام میگذارم، اما آن را قبول ندارم. فوتسال پیشرفت زیادی کرده است و همه تیمها از مربیان خارجی استفاده میکنند. ما بهخاطر شرایط کشور (ممنوعیت پرواز پس از پاسخ موشکی ایران به رژیم صهیونیستی) با استرس به تایلند رسیدیم و ممکن بود در موعد مقرر در این کشور حضور نداشته باشیم. سهمیه جام جهانی را با این شرایط از دست میدادیم.
اولین ردهبندی فوتسال جهان/ مردان چهارم شدند، بانوان هشتمعربستان بازیهای خیلی خوبی در تورنمنت برزیل پشت سر گذاشت. زمان اینکه ایران 10 گل به رقبا میزد، گذشته است. تایلند که میزبان جام بود، 2 بر صفر از عراق عقب افتاد و بهسختی پیروز شد. تایلند در ضربات پنالتی توانست تاجیکستان را شکست بدهد. افغانستان یک ماه در تایلند اردو زده بود و مشخص است که این برنامهریزی منجر به نتیجه خوب میشود. مقابل ازبکستان بدشانس بودیم و میتوانستیم قبل از ضربات پنالتی پیروز شویم که هیجان مسابقه بالا رفت.
ازبکستان قبل از جام جهانی با پرتغال بازی میکند. شرایط دیدارهای دوستانه و اردوهای تدارکاتی نسبت به گذشته خیلی بهتر شده، اما ایران فقط یک بار با برزیل بازی کرد. تیمی که به دنبال مقام جام جهانی است، باید با تیمهای بالاتر از خودش مانند برزیل و پرتغال بازی کند. با تیمهایی چون آرژانتین و پرتغال بازی نمیکنیم و همه انتظار دارند همه را شکست بدهیم! برای کسب مقام خوب در جام جهانی همدل هستیم، اما بازیهای دوستانه بیشتر به بازیکنان اعتمادبهنفس میدهد.
* در میان ملیپوشان به بمب روحیه تیم ملی معروف هستی. آنها میگفتند همیشه یک بلندگو داشتی و آهنگ پخش میکردی.
این بلندگو متعلق به احمد عباسی است که همیشه دست من بود. من «دیجی» تیم هستم و انرژی خودم را در راه شاد کردن بچهها خرج میکردم. هر وقت برای آنالیز نفر به نفر به اتاق کادر فنی میرفتم، اینترنت وصل میشد و از اتاق خارج میشدم!
* میزبانی تایلند از جام ملتهای آسیا چگونه بود؟
کیفیت غذای کویتیها خیلی بهتر بود. در تایلند از لحاظ اینترنت خیلی اذیت میشدیم و اینترنت سیمکارت تایلند هم ضعیف بود. کویت برنامه بهتری برای برگزاری مسابقات داشت. فاصله بین هتل ما تا سالن برای دیدارهای مرحله گروهی حدود 20 دقیقه بود، اما در مراحل حذفی حدود یک ساعت در راه بودیم. بازیکن در این شرایط اذیت میشود.
مرتضایی: افغانستان در فوتسال فرزند ایران است* شماره 10 تیم ملی انگیزه زیادی به تو داد. چرا این پیراهن از حسین طیبی به تو رسید؟
قبل از بازیها از طیبی اجازه گرفتم که شماره 10 تیم ملی را در جام ملتها بپوشم. طیبی بازیکنی در کلاس جهانی است و غیبت او در هر تیمی به چشم میآید. طیبی میتواند تفاوت را در بازیهای بزرگ رقم بزند و برای تیم ملی بعد از تغییر نسل خیلی زحمت کشیده بود. او بعد از هر مسابقه به من روحیه میداد و درباره عملکردم با هم صحبت میکردیم.
* مصدومیت قبل از جام ملتهای آسیا برای تو مشکلساز نشد؟
من با مصدومیت و بهخاطر تعصب برای تیم ملی بازی کردم. بعد از بازگشت از جام ملتها، کارهای درمان خودم را انجام دادم و پدر و مادرم را ندیدهام. من با درد و دارو برای تیم ملی بازی میکردم و دو هفته دیگر به سلامت کامل میرسم. پزشکان گفته بودند به جام ملتهای آسیا نمیرسم و با مسئولیت خودم در این جام بازی کردم. میتوانستم این درد را تحمل کنم و حالا به تمرینات پیشفصل میرسم.
* بازیکنان تیم ملی معتقدند ایران میتواند «سورپرایز» جام جهانی 2024 باشد. چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا تیم ملی بتواند مقام سوم جام جهانی 2016 را تکرار کند یا به رتبه بهتری دست یابد؟
ما در دوره گذشته 10 بر یک چین تایپه را شکست دادیم و 5 بر صفر مقابل تایلند پیروز شدیم. تا فینال فقط دو گل خورده بودیم، اما قهرمان نشدیم. تیمها در مسابقات امسال پیشرفت کرده بودند. ما باید یکی دو دیدار دوستانه با تیمهای باکیفیت داشته باشیم. تیمی مانند افغانستان به جام جهانی صعود کرد و سرمربی این تیم گفت میخواهد تیمش به مرحله حذفی صعود کند.
فدراسیون فوتبال باید برای بازیهای دوستانه تا جام جهانی برنامهریزی میکرد. نسل تیم ملی تغییر کرده است و دیدارهای زیادی مقابل تیمهای بزرگ نداشتیم. وقتی در اسپانیا برای مرتبه اول جلوی بارسا بازی میکردم، اعتمادبهنفس لازم را نداشتم که این مسئله برای بازی دوم برطرف میشد. تیم ملی فوتسال در سالهای قبل چند بار با برزیل بازی میکردند. اخیراً از میان تیمهای بزرگ فقط به مصاف روسیه رفتیم که تیم اصلی خودش را به ایران نیاورده بود.
* پاداش کافی برای قهرمانی تیم ملی فوتسال در نظر گرفته شد؟
با توجه به اینکه قهرمانی را در دوره گذشته از دست داده بودیم، این دوره برای قهرمانی همقسم شده بودیم و پاداش برای ما مهم نبود. حالا که حرف از پاداش میزنند، باید پاداشی در شأن نام ایران باشد. شرایط فوتبال با سایر رشتهها فرق میکند و طبیعی است پاداش آنها با فوتسال تفاوت داشته باشد. قرارداد هر بازیکن نسبت به سال قبل به میزان 20 درصد افزایش مییابد که این 20 درصد، از پاداش پرداختی به ما بیشتر است! این خیلی بد است.
شمس: حضور در «سید یک» جام جهانی به فوتسال ایران عظمت میدهدبچههای تیم ملی ایران پتانسیل بازی در فینال جام جهانی را هم دارند و باید حمایتها بیشتر شود تا بازیکنان از لحاظ فکری آرامش داشته باشند. این پاداشها خیلی کم است. همه به ایران به چشم یک ابرقدرت نگاه میکنند. ازبکستان میزبان جام جهانی 2024 نزدیک ماست. با توجه به نزدیکی ایران و ازبکستان، بعد از مشخص شدن قرعهکشی میتوانیم در کشورمان با تیمهایی بازی کنیم که در مراحل ابتدایی با آنها روبهرو نمیشویم.
افغانستان تیمی قابل احترام است، اما پایینتر از ماست. این تیم بعد از دو بار بازی کردن با ایران، در مسابقه سوم به ما باج نمیدهد. اگر با تیمهای قدرتمند تنه به تنه شویم، نتایج خیلی خوبی میگیریم. این صحبتها بعد از جام جهانی شاید توجیه باشد. تیم ملی ایران در سالهای گذشته بازیهای دوستانه زیادی با برزیل داشت و همین باعث شد در جام جهانی 2016 بتواند برزیل را شکست بدهد. در شهریور 1402 با برزیل بازی کردیم که عملکرد بسیار خوبی داشتیم و بعد از یکی دو مسابقه دیگر برابر این تیم، دیگر جلوی برزیل اشتباه نمیکنیم.
* ابتدای فصل به مایورکا پالما ملحق شدی که روز دوشنبه مجدداً قهرمان فوتسال اروپا شد. چقدر حیف شد که الان بخشی از این تیم نیستی.
به حسین طیبی، مسلم اولادقباد و مدیران باشگاه پالما تبریک میگویم. من در مراحل پایینتر مسابقات اروپا برای پالما به میدان رفتم و به من هم مدال طلای اروپا میدهند. مشکلات خانوادگی و رد شدن درخواست ویزای همسرم باعث جدایی من از پالما شد. مدیران باشگاه از رد شدن ویزا تعجب کردند و با من کنار آمدند. خانوادهام از فوتسال مهمتر است، اما در شرایطی که اوضاع روبهراه شود، دوست دارم باز هم در اروپا بازی کنم. در اسپانیا چیزهای زیادی آموختم و کنار بازیکنان بزرگی بازی کردم.
* اینکه لژیونرها مجبور هستند هر سه ماه برای تمدید حضور خود در اروپا به ایران بازگردند، چه تأثیری بر فوتسال ایران دارد؟
ابتدا باید بگویم فوتسال اینقدر پیشرفت کرده که وزیر ورزش برای یک مسابقه به تایلند میآید و از کیومرث هاشمی تشکر میکنم. با او درباره مسئله سربازی صحبت کردیم. قانون «سرباز قهرمانی» را برداشتهاند، اما اگر بازیکنان دانشجو معاف شوند، یک پله جلو میروند. ما برای کارهای سربازی هر سه ماه به ایران میآمدیم و باید از فدراسیون نامه میگرفتیم. سپس به وزارت ورزش میرفتیم و ما را هزار نفر اذیت میکردند. از ساعت 8 تا 12 مینشستیم تا نامه را امضا کنند.
بازیکنان زیادی بودند که بعد از خدمت سربازی، فوتسال را کنار گذاشتند. بهجای دو سال خدمت سربازی، میتوانیم به ایران خدمت کنیم. هر باشگاه اسپانیایی برای جذب بازیکنان ایرانی ابتدا میپرسد خدمت سربازی دارید یا خیر! من و اولادقباد یک بار به ایران برگشتیم و یک هفته درگیر این کار بودیم که بعد از برگشت، در لیست تیم پالما برای دیدار با رئال بتیس قرار نگرفتیم. مربی هم حرفهای است و حق دارد. تصویب قانون «سرباز قهرمان» کمک زیادی به فوتسال ایران میکند.
* گفته شد که جام ملتهای فوتسال آسیا از این پس هر چهار سال یک بار برگزار میشود. وقتی این مسئله را کنار لغو جام باشگاههای آسیا میگذاریم، به این نتیجه میرسیم که تصمیمات AFC برای فوتسال به ضرر این رشته و البته ایران است.
جام باشگاههای فوتسال آسیا باید برگزار شود و اگر این اتفاق بیفتد، انگیزه باشگاهها افزایش مییابد. سازمان لیگ هم میتواند علاوه بر لیگ، مسابقات جام حذفی را برگزار کند تا باشگاهها بازیهای بیشتری برگزار کرده و بیشتر هزینه کنند. سطح فوتسال ما با این وضعیت بالا میرود و لیگ برتر از دوقطبی خارج میشود. پویایی لیگ به تیم ملی هم کمک میکند.
کاکائو: مدرسه فوتسال ایران را میستایمپاداش نقدی به قهرمان لیگ برتر تعلق نمیگیرد و حضور در جام باشگاههای آسیا تنها پاداش قهرمان لیگ است. تیمها هرچقدر قهرمان ایران شوند، در آسیا به چشم نمیآیند و مس سونگون با شرکت در جام باشگاههای آسیا مطرح شد. برگزاری چهار سال یک بار جام ملتها به ضرر ایران است. جام ملتها قبلاً هر سال برگزار میشد و حالا به چهار سال یک بار رسیده است. امیدوارم مهدی تاج تلاش کند این اتفاق نیفتد.
* برگزاری تورنمنتهایی چون کافا (کشورهای آسیای مرکزی) جایگزین خوبی برای جام ملتهای آسیا نیست و بیشتر به سود سایر تیمهای کافا خواهد بود تا ایران.
تیم اصلی ایران به تورنمنت کافا نمیرود و تیم امید کشورمان به قهرمانی این مسابقات رسید. برگزاری تورنمنت کافا به سایر تیمهای مسابقات کمک میکند. فوتسال در بازیهای داخل سالن آسیا هم قرار دارد که تیمهای ملی معمولاً با ترکیب اصلی خود در این بازیها شرکت میکنند و دیدار با ژاپن و تایلند در بازیهای داخل سالن اتفاق بسیار خوبی است. ازبکستان هم وقتی میبیند ایران با تیم اصلی خود در کافا شرکت نمیکند، تیم اصلی خودش را به بازیها نمیفرستد. مسابقات داخل سالن آسیا شخصیت بالاتری نسبت به کافا دارد.
گفتوگو: محمد بهشتی امین
انتهای پیام/